خودآزمایی زبان فارسی سال اول ( نیم سال دوم )
خود آزمايي درس پانزدهم : ( زبان شناسي چيست ؟( 1 ) صفحه 77
1- زبان شناسي مثل همه ي علوم ديگر – از روش هاي رايج در تحقيقات علمي ( مشاهده ، تجربه ،آزمايش و فرضيه سازي ) استفاده مي كند .
2- زبان شناسان براي حل مشكل دگرگوني زبان ، عامل « زمان » را كه موجب تحول وتغيير در زمان مي شود ،كنار مي گذارند و مطالعه ي تغيير و تحول زبان را به شاخه اي ديگر از زبان شناسي - به نام زبان شناسي تاريخي – مي سپارند .
3- مطالعه و تحقيق در يكي از گويش هاي مختلف جغرافيايي ، اجتماعي و . . .
4- باران ملايمی، نم نم مي باريد ، به طوري كه زمين را اندکی خيس مي كرد .
- از اين منطقه ، انواع خرما به دست مي آيد(به عمل می آيد) و در آن حيوانات بسيار گوناگوني زندگي مي كنند .
- بعد يوسف را به سرآن چاه بردند و لباس او را بيرون آوردند وبه كمرش طنابي بستند .
- وقتي به شهر بصره رسيديم ، به علت فقر ودرماندگي به ديوانه ها شبيه بوديم و مدت سه ماه بود كه موی خود را کوتاه نكرده بوديم .
5 – بارانكي : مفرد ، نكره ،عام ،مشتق / زمين : مفرد ، جنس ، عام ، ساده / خرما : مفرد ،جنس ، عام ،ساده
/ يوسف : مفرد ، شناس ، خاص ، ساده / زمين : مفرد ، جنس ، عام ، ساده / بصره : مفرد ، شناس ، خاص ، ساده
برهنگي : مفرد ، جنس ، عام ، مشتق / ديوانگان : جمع ، جنس ،عام ، ساده
6 - در خط نسخ حروف وكلمات ،زاويه دار و يك نواخت است و حرف ها در كنار هم چيده مي شوند ،در حالي كه حروف و كلمات در خط تحريري منحني ومتعادل اند . حرف ها با يك ديگر تناسب و تقارن دارند و بعضي حروف روي هم قرار مي گيرند . در اين خط به جاي زاويه ي حروف از قوس استفاده مي شود و حروف دندانه داركشيده نوشته مي شوند . به همين دليل ،خط تحريري نسبت به خط نسخ سريع تر نوشته مي شود و در زندگي كاربرد بيش تري دارد . البته هر دو خط جنبه ي كاربردي معمولي دارند و خط هاي هنري نيستند اما خط نسخ چون حروف را واضح و بر جسته نشان مي دهد ، براي آموزش و چاپ آثار مناسب تر است . خط تحريري ، خط معيار به حساب مي آيد .
خود آزمايي درس شانزدهم : ( گروه اسمي 2 ) صفحه 81 و 82
1- كودك : همان كودك ، هيچ كودكي ، يك كودك ، دومين كودك ، كوچك ترين كودك ، كدام كودك ؟ چه كودكي ؟عجب كودكي !
كـار : آن كار ،هر كار ، هزار كار ، آخرين كار ، سخت ترين كار ،چند كار ؟ عجب كاري !
نتيجه : اين نتيجه ، فلان نتيجه ، يك نتيجه ، دومين نتيجه ، عالي ترين نتيجه ، كدام نتيجه ؟ چه نتيجه اي !
داستان : همين داستان ، چند داستان ، چهار داستان ، اولين داستان ، جذاب ترين داستان ، چند داستان ؟ عجب داستاني !
2 – صفت شمارشي سه ايالت اسلامي / صفت شمارشي پنج شهر مهم / صفت اشاره اين نتيجه
صفت اشاره اين منظور / صفت عالي بزرگ ترين روزنامه ي اجتماعي زمان خود / صفت اشاره آن چند روز اختفاي خود
/صفت عالي كوبنده ترين مقاله ها / صفت اشاره اين شهامت /صفت مبهم هيچ كس/ صفت تعجبي چه روزهاي سختي
/ صفت اشاره آ ن روزها / صفت مبهم هيچ فرد يا گروهي /صفت مبهم چند گروه و دسته / صفت پرسشي كدام طرز تفكر
/ صفت اشاره آن سخت گيري آغاز كار / صفت مبهم هر دو / صفت شمارشي يك نكته
تذکر: نوک پيکان در نمودار پيکانی از وابسته به طرف هسته رسم می شود ! مثلاً در گروه اسمی : آن چند روز ، روز هسته است و بنابراين ابتدا نوک پيکان از چند (صفت مبهم) به طرف روز و سپس پيکان ديگری از زير آن (صفت اشاره) به طرف ميان پيکان چند روز رسم می کنيم .
3 – شايد حيوانات بتوانند زبان يكديگر را بفهمند و از طريق صداهايي كه ايجاد مي كنند ، با هم ارتباط برقرار نمايند . بارها شاهد بوده ايم كه دو گربه وقتي كه به هم مي رسند ، صداهايي را رد و بدل مي كنند ، از كجا معلوم است كه اين صداها نظام مند نباشد و زبان خاصي به حساب نيايد . اما تا آنجا كه دانش بشري دريافته تا كنون، نشانه هايي از وجود زباني نظام مند در ميان حيوانات ديده نشده است ؛ يعني ، اگر چه حيوانات صداهايي را با هم رد و بدل مي كنند اما در اين صداها ويژگي هاي زبان انساني مانند دوساختي بودن ، نابجايي و زايايي – وجود ندارد . از طرف ديگر زبان انسان در زمان هاي مختلف دگرگون مي شود وتغيير مي كند اما زبان حيوان دگرگوني نمي پذيرد.
4- جواهر ← جواهرات / ارباب ← اربابان / حور ← حوريان / مراسم ← مراسم ها
خودآزمايي درس هفدهم ( ساده نويسي ) صفحه 88 و 89
1 – يكي از بهترين و مؤثرترين وسايل كسب مهارت در انواع نوشتن ، خواندن ،اين است كه مطالب گوناگون علمي ، ادبي وهنري را بخوانيم و نيز از خواندن مطالب فلسفي وديني آموزنده و آگاهي دهنده دريغ نورزيم تا بتوانيم از اين گونه مطالب در مواقع گوناگون استفاده كنيم .
- هنگام مطالعه بايدمطالب مورد نظر را به دقت بررسي كنيم ومورد تجزيه وتحليل قرار دهيم ، همچنين نكات مهم را يادداشت وگرد آوري نماييم .
2- به لطف خداوند ، سال ها به مطالعه و پژوهش در مثنوي معنوي مولوي سرگرم بودم . در اين راه بارها به دشواري ها و پيچيدگي هايي برخورد نمودم و از طريق مراجعه به شرح و تفسيرهاي گوناگون ، برخي از آن مشكلات حل شد و بعضي هم چنان باقي ماند .
3- مستعمل : كهنه ، فرسوده / علي هذا : از اين رو ، بنابراين(معين)،لاجرم،ازيرا(دهخدا) / كانديدا : نامزد ، داوطلب
من غير مستقيم : غير مستقيم / علي كل حال :به هر صورت . در(به) هر حال / در مقطع كنوني :اكنون ، در حال حاضر .
4 – (پاسخ زير بازگردانی اين داستان است و با شاخ و برگ دادن و توصيف مناظروجزئيات می توان نوشته را باز نويسی کرد.)
درزمان حضرت عيسي (ع) سه مرد هم سفربودند . در راهي به گنجي رسيدند . تصميم گرفتند يكي را به شهر بفرستند تا غذايي تهيه كند. يكي از آنان به شهر رفت وغذايي خريد . با خود گفت : زهري در غذا بريزم تا ايشان بخورند وبميرند وگنج براي من بماند. آن دو مرد ديگر هم بايك ديگر قرار گذاشتند چون رفيقشان برگشت و غذا را آورد او را بكشند تا گنج به ايشان برسد . چون آن مرد برگشت و غذاي زهر آلود را آورد ، اورا كشتند . آن گاه غذا را خوردند و هر دو مردند . حضرت عيسي (ع) با حواريان از آن جا مي گذشت . گفت : نگاه كنيد كه چگونه اين سه مرد به خاطر حرص وطمع كشته شده وهر سه از گنج باز مانده اند . واين ماجرا براي كساني كه به دنيا و مال ومنال آن دل بسته اند درس عبرت است .
5 – سهراب سرباز ارشد اردوگاه بود . / - بو علي سينا را مي توان اعلم حكيمان ايران دانست .
- نزد خداوند كسي افضل است كه ايمان قوي تر داشته باشد .
6 – چند نامه براي دوستم فرستادم . چند كتاب مفيد خريدم . ( صفت مبهم )
تا كنون به چند شهر مسافرت كردي؟ / چند دانش آموز در آزمون شركت كردند ؟( صفت پرسشي )
7 – فلان باغ را خريدم ،عجب منظره ي زيبايي دارد !، شما بايد همه شب مطالعه كنيد .
هيچ كتابي را بي مطالعه رها نكردم . هر كاري رابا نام خداوند آغاز مي كنيم .
خود آزمايي درس هجدهم ( گروه اسمي 3 ) صفحه 94
1-
وابسته ي پيشين(1) وابسته ي پيشين (2) هسته وابسته ي پسين
صفت اشاره صفت شمارشي اسم صفت بياني (عادي )
اين چهار دانش آموز ــ زرنگ
كـــدام كتـاب تــاريخ ؟
وابسته ي پيشين هسته وابسته ي پسين
صفت پرسشي اسم مضاف اليه
كـدام كتاب ــ تاريخ
وابسته ي پيشين (1) وابسته پيشين (2) هسته وابسته ي پسين
صفت اشاره صفت شمارشي اسم صفت بياني ( نسبي )
همين دو خانه ي ــ ييلاقي
وابسته ي پيشين (1) وابسته پيشين(2) هسته وابسته ي پسين
صفت مبهم صفت شمارشي اسم مضاف اليه
هــر هفت روز ــ هفته
آن دو پرنده فيلم ــِ تماشايي ــِ ديشب
همين پنج نفر كتابخانه ي ــِ بزرگ ــِ شهر
اين چهار كتاب دانش آموز ــِ زرنگ ــِ مدرسه
3 – از بين كلمه هاي ذكر شده ، تنها دو كلمه صفت بياني نيستند : 1ـ پنجم : صفت شمارشي ترتيبي (2) .2- ديگر: صفت مبهم .
حقّ گرفتني ، فرد هوشمند ، سخن سنجيده ، نكته ي جالب ، پند اخلاقي ، انسان دانا ، كار خوب ، فرد كوشا ، محصل مؤدب ، آفتاب طلايي ، گل زيبا ، بند گسسته ، شخص زيرك ، كتاب تاريخي 4-
|
فعل |
بن مضارع |
صفت فاعلي: الف |
ب |
پ |
|
رفت |
رو |
رونده |
روا |
روان |
|
خورد |
خور |
خورنده 1 |
---- |
---- |
|
گرفته است |
گير |
گيرنده |
گيرا 2 |
---- |
|
مي دود |
دو |
دونده |
---- |
دوان3 |
|
سوخت |
سوز |
سوزنده |
---- |
سوزان 4 |
|
داشت |
دار |
دارنده |
دارا 5 |
---- |
|
مي دانند |
دان |
داننده |
دانا 6 |
---- |
|
گريست |
گري |
گرينده* |
---- |
گريان |
|
گذشت |
گذر |
گذرنده |
گذرا |
گذران |
1 –خوران کاربرد ندارد،در واژه ی شيرينی خوران «ان»پسوند اسم مصدر است نه نشانه ی صفت فاعلی.
2- گيران کاربرد ندارد و در واژه ای چون باج گيران «ان» پسوند جمع است و در منطقه ی باج گيران «ان» پسوند مکان است .
3- «دوا»صفت فاعلی از «دو»نيست بلکه واژه ای بسيط به معنای دارو است . 4-«سوزا»کاربرد ندارد .
5- «داران » کاربرد ندارد و در واژه ای چون مال داران ، «ان» پسوند جمع است . 6- «دانان» کاربد ندارد و در واژه ای چون حکمت دانان «ان»پسوند جمع است . * «گرينده» چندان رايج و معمول نيست .
----------------------------------------------------------------
6 - شهر : شهر شلوغ ، شهر تهران / دريا : درياي بي انتها ، درياي عمان / سيني : سيني مسي ، سيني چاي /
- انشا : انشاي توصيفي ، انشاي دانش آموزان .
خود آزمايي درس نوزدهم ( خاطره نويسي ، يادداشت روزانه ) صفحه 99
فلان شاعر توانا گل ي زيبا
چند فيلم ديدني جنگل ي ديدني
هر سخن نيك كتاب ي مفيد
خود آزمايي درس بيستم ( ضمير ) صفحه 103
1- كتاب هاي شما را به امانت برده ام ← كتاب ها يتان را به امانت برده ام .
- برادر ايشان آمده بود و سراغ شما را مي گرفت← برادر شان آمده بود و سراغتان را مي گرفت .
- خياط هنوز لباسش را حاضر نكرده است ← خياط هنوز لباس او را حاضر نكرده است .
- به خوابي عميق فرو رفته بود ،چنان كه هر چه او را صدا مي زدند .جواب نمي داد . ← به خوابي عميق فرو رفته بود ؛ چنان كه هر چه صدايش مي زدند ،جواب نمي داد .
- نگاهتان مي كردند ← به شما نگاه مي كردند / شما را نگاه مي كردند .
- خودت هم او را ديدي ؟ ← خود تو هم ديديش ؟
- اگر او را ببيني ، مي شناسي ؟ ← اگر ببينيش ، مي شناسي .
- داستاني را كه خوانده بود .براي ما تعريف كرد . ← داستاني را كه خوانده بود ،برايمان تعريف كرد .
2- ايشان :مرجع ايرانيان/آن ها: مرجع ايرانيان / او: مرجع رستم / ــَ ش دربزرگش : مرجع رستم / آن ها : مرجع گرزوكمند ونيزه / ــَ ش در نهيبش : مرجع كشاني (اشكبوس) / ــَ ت در هماوردت : مرجع كشاني (اشكبوس ) / وي : مرجع رستم / م در نامم : مرجع رستم / م در مادرم : مرجع رستم / م در نامم : مرجع رستم / تو : مرجع اشكبوس
3 - پدر هر شب كه به خانه بر مي گردد ،از كارش صحبت مي كند . ← پدر هر شب كه به خانه بر مي گردد ، از كار خود صحبت مي كند .
- نبايد به هر ناملايمي از دوستان خود برنجيد . ← نبايد به هر ناملايمي از دوستانتان برنجيد .
- خودش اين مطلب را به شما گفته است . ← او اين مطلب را به خودتان گفته است .
- حرف آخرتان را بگوييد . ← حرف آخر خود يا خودتان را بگوييد .
- كارتان را كه تمام كرديد ، به دوستانتان هم سري بزنيد. ←كار خود يا خودتان را كه تمام كرديد به دوستان خود ياخودتان هم سري بزنيد .
- آيا اين كتاب خودش بود ؟ ← آيا اين كتاب او بود ؟
4 – تكليف دانش آموزان است .
5 – آيا چگونه به مدرسه مي روي ؟ ← چگونه به مدرسه مي روي ؟ يا آيا به مدرسه می روی ؟
آيا كي براي اردو آماده شويم ؟ ←كي براي اردو آماده شويم ؟
چه كسي آيا به كمكش مي شتابد ؟ ← چه كسي به كمكش مي شتابد ؟
خود آزمايي درس بيست ودوم ( نامه نگاري (1) ).صفحه 116 و 117
3 – الف ) اين نامه تاريخ ندارد .نويسنده نام و نشاني خود را نيز در آن ذكر نكرده است . موضوع نامه مشخص نشده است . عنوان نامه بايد پيش از كلمه ي احترام باشد .پايان نامه اسم وامضا ندارد .
ب ) اين نامه تاريخ و موضوع ندارد . لحن آن هم از ادب واحترام به دور است (لحن آمرانه است ) . اين طور به نظر مي رسد كه نويسنده ، به زير دست خود نامه نوشته است . آغاز و پايان نامه نيز محترمانه نيست . محل امضا كلمه ي تشكر آميز ندارد .
4 – الف ) اين كتاب را امروز خريديد ؟ ← اين را امروز خريديد ؟ ( تبديل صفت به ضمير )
ب) نثر كدام كتاب ساده تر بود ؟ ← نثر كدام ساده تر بود ؟ ( تبديل صفت به ضمير )
پ ) چه مي خوانيد ؟← چه مطلبي را مي خوانيد ؟ ( تبديل ضمير به صفت )
ت) ارزش کدام را بيشتر می دانيد ؟ شعر عارفانه يا عاشقانه را ؟ ← ارزش کدام شعر را بيشتر می دانيد ؟ شعر عارفانه ياعاشقانه را ؟
ث ) كتاب را چند خريديد ؟ ← كتاب را چند ريال خريديد ؟ ( تبديل ضمير به صفت )
ج ) آن كه به تو سلام كرد ، برادرم بود . ←آن شخصي كه به تو سلام كرد ، برادرم بود . ( تبديل ضمير به صفت )
خود آزمايي درس بيست وسوم ( گروه قيدي ) صفحه 120
1- آن شب اصلا از حرف هاي او سر در نياوردم .
قيدها : 1- آن شب ( قيد بي نشانه ،مشترك با اسم ) 2 - اصلا ( قيد نشانه دار ، تنوين دار )
v حرف هاي آن روز پدر ،كاملابه مجيد قوت قلب داده بود. كاملا ( قيد نشانه دار ، تنوين دار )
v قرار بود همان روز صبح ،مجيد با اتوبوس به تهران برود .
الف) همان روز صبح ( قيد بي نشانه ،مشترك با اسم ) ب) با اتوبوس (قيد نشانه دار ، داراي حرف اضافه «متمم قيدي»)
پ) به تهران ( قيد نشانه دار ، داراي حرف اضافه «متمم قيدي» )
همه ي مشق ها را با دقت كاقي نوشته بود . با دقت كافي : ( قيد نشانه دار ،داراي حرف اضافه « متمم قيدي » )
v همه جا را به سرعت گشتيم ؛از هر كسي سراغ كتاب را گرفتيم ؛ متأسفانه نتوانستيم پيدايش كنيم ؛ هر جا كه مي رفتيم، كتاب فروش مي گفت : « تاهمين يكي دو ساعت پيش داشتيم .» با ناراحتي به خانه برگشتيم .
الف ) به سرعت : قيد نشانه دار ، پيشوندي ب) متأسفانه : قيد بي نشانه ، مشترك با صفت
پ ) هر جا : قيد بي نشانه ،مشترك با اسم / هم چنين مي توانيم بگوييم كه در اصل « به هر جا ، بوده است »
( متمم قيدي ) ت ) تا همين يكي دو ساعت پيش : قيد نشانه دار ،متمم قيدي . ث ) با ناراحتي : قيد نشانه دار ،پيشوندي .
ج )به خانه : قيد نشانه دار ، متمم قيدي .
2-دو روز قبل : دو روز قبل به ديدار او رفتم / خيلي خوب : او خيلي خوب فوتبال بازي مي كرد .
همين جا : قرار است همين جا مدرسه اي بسازند / دلاورانه : آن ها دلاورانه با دشمن جنگيدند .
سريع : پروين سريع كتاب هايش را برداشت . / ديروز ظهر : سعيـد : ديروز ظهر سعيد را ديدم .
يك ساعت بعد : يك ساعت بعد نظرش تغيير كرد .
نکته : قيد های مختص دو گونه هستند:1-نشانه دار مثل اصلاً،يقيناً،کاملاًو...2-بی نشانه مثل هرگز،هميشه،ناگهان و ...
3 - به نام خدا
جناب آقاي احمدي ،دبير محترم زبان و ادبيات فارسي
دانش آموزان سال اول دبيرستان دكتر شريعتي جلسه ي پرسش وپاسخ درسي را روز يكشنبه 5/9/80 ساعت4 تدارك ديده اند . از شما استاد گرامي استدعا داريم ،در صورت امكان با شركت در اين جلسه ما را از وجود خود بهره مند سازيد .
با سپاس ، دانش آموزان سال اول دبيرستان دكتر شريعتي
4-
15/7/80
باسمه تعالي
تقاضاي اشتراك مجله ي رشد جوان
سردبير محترم مجله ي رشد جوان
با سلام و احترام
اين جانب رضا حسابی ، دانش آموز سال اول دبيرستان دكتر حسابي شهرستان شيراز تقاضاي اشتراك آن مجله ي ارزشمند را دارم . لذا خواهشمندم در مورد در خواست اين جانب اقدام لازم به عمل آيد . ضمنا فر م تكميل شده ي اشتراك و فيش بانكي ضميمه ي درخواست است .
با تشكر : رضا حسابی
5-
|
شكل مكتوب |
شكل ملفوظ |
|
نيايش سيني ديانت پياز ديار |
نييايش/niyayes ---- يک «ی» بيشتر تلفظ می شود. سيني /sini----تفاوتی ندارد. دييانت diyanat/---- يک «ی» بيشتر تلفظ می شود. پيياز /piyaz---- يک «ی» بيشتر تلفظ می شود. دييار /diyar---- يک «ی» بيشتر تلفظ می شود. |
خود آزمايي درس بيست وچهارم ( زبان سناسي چيست ؟ 2 ) صفحه 125
1- مطالعه ي صداهاي زبان و قواعد تركيب آن ها به منظور ايجاد ساخت هاي آوايي زبان را « واج شناسي » گويند .
2- بخش صرف به بررسي وطبقه بندي تكواژها و چگونگي ساخت واژه ها ( مشتق ، مركب وساده ) مي پردازد .
در بخـش نحو ،شـيوه ي تركيـب انواع كلمات تا سطــح گروه يا جمـله مطرح مي شـود و آن گاه گروه ها به گروه هاي اسـمي ، فـعلي و حرف اضافه اي(قيدی) و جمله ها به انواع ساده ،مركب ، شرطي ، امري و بياني تقسيم مي گردند .
3- در اين سطح ، معناي انواع تكواژها ، كلمه ها ،گروه ها و جمله ها وروابط معنايي آن ها بررسي مي شود . در معنا شناسي از يك طرف معناي تكواژها ، واژه ها و جمله ها و . .. توصيف مي گردد .از طرف ديگر، حوزه ي معنايي كلمه ها مشخص مي شود .
4- كتاب ومدرسه : تضمن ( شمول معنايي ) ؛ كتاب از لوازم مدرسه است .
ورزش و فوتبال :تضمن ( شمول معنايي ) ؛ ورزش شامل فوتبال نيز هست .
هست و نيست :تضاد ؛ دو كلمه ي متضادند .
خانه و منزل : مترادف ؛ تا حدودي هم معني اند .
5-
|
قيدها |
نوع |
قيدها |
نوع |
|
از بينوايي در فصل زمستان يكتا در اين حين از كوهستان |
نشانه دار ، متمم قيدي نشانه دار ، متمم قيدي بدون نشانه ، مشترك با صفت نشانه دار ، متمم قيدي نشانه دار ، متمم قيدي |
در آب اينک1 در جوي از غايت احتياج و سرما تيز2 در وی |
نشانه دار ، متمم قيدي بی نشانه مشترک با اسم نشانه دار، متمم قيدي نشانه دار ،متمم قيدي بی نشانه مشترک با صفت نشانه دار، متمم قيدي |
1- اينک ضمير اشاره : مصغر اين است که اشارت به قريب و نزديک باشد . اين است . ( فرهنگ معين ) : بدو گفت اينک سر دشمنت/که او بد سگاليده بُد بر تنت .به معنی اکنون قيد است.
2- تيز : سريع (قيد است.) در صورتی که تيز چنگال را ترکيب وصفی مقلوب بدانيم ، تيز صفت خواهد بود : چنگالِ تيز
-----------------------------------------------------------
6-
v اگر له او چيزي نمي گوييد ، لااقل عليه او حرفي نزنيد .
v شاهد نه له متهم چيزي مي گفت نه عليه او .
خود آزمايي درس بيست وپنجم ( نامه نگاري (2)) صفحه 131
3- واج : عبارت است از كوچك ترين و احد صوتي زبان كه سبب تمايز معنايي مي شود . واج جنبه ي ملفوظ و گفتاري زبان است .
حرف : كوچك ترين واحد نوشتاري زبان است كه شكل مكتوب دارد ؛بنابراين ، حرف ،گونه ي نوشتاري واج يا صداست ، به بيان ديگر ، حرف به اعتبار خط است ، و جنبه ي نوشتاري دارد ولي واج به اعتبار زبان و صوت آن است . يك واج الزاما معادل يك حرف نيست ؛ مثلا واج / z / در زبان نوشتاري فارسي به شكل هاي زير مي نويسند .يعني نماينده ي چند حرف زير است :
ظ ض ص
4- بازرس ، نتيجه ی تحقيقاتی را که انجام گرفته است ، به اطلاع حضار رسانيد .
- من نيز ضرب المثلی را که دوستم به کار برده بود ، در نوشته ام به کار بردم .
خود آزمايي درس بيست وهفتم ( نقش نما ) صفحه 139
1- اگر : پيوند وابسته ساز / كه : پيوند وابسته ساز / يا : پيوند همپايه ساز / و : پيوند همپايه ساز
اما : پيوند همپايه ساز / در صورتي كه : پيوند وابسته ساز / با آن كه : پيوند وابسته ساز
1- اولين روزي كه به (برای ) ديدن دوستم رفتم ، او را در مزرعه سرگرم كار ديدم .
فردوسي سي سال از عمر گران بهاي خود را صرف سرودن شاهنامه كرد .
علامه دهخدا امثال وحكم فارسي را در چهار جلد نوشت .
نهاد ،كلمه يا گروهي از كلمات است كه درباره ي آ ن خبر مي دهيم .
3-ايران ،اي ايران ، هميشه آزاد و آباد باش . ايرا ن = منادا
مردم ايران، صميمي ومهربان اند ايران = مضاف اليه
او پس از سال ها به ايران بازگشت . ايران = متمم
ايران را آباد كنيم . ايران= مفعول
فردوسي ،اي فردوسي ، هميشه تو را دوست خواهيم داشت . فردوسي = منادا
شاهنامه ي فردوسي يكي از افتخارات ادبيات فارسي است . فردوسي = مضاف اليه
ايستادگي را بايد از فردوسي آموخت . فردوسي = متمم
جوانان ما بايد فردوسي را خوب بشناسند . فردوسي = مفعول
ادبيات ، اي ادبيات ،تو آيينه ی تمام نمای فرهنگ ما هستی . ادبيات= منادا
درس ادبيات فارسي را جدّي تر بگيريم . ادبيات = مضاف اليه
دلم براي ادبيات مي تپد . ادبيات = متمم
ادبيات ارزشمند كشور خود را بهتر بشناسيم . ادبيات = مفعول
2- نمونه ي يك آغاز : « هر چند مشغله هاي زندگي فرصتي باقي نگذاشته است اما لحظاتي به فكر دوستي قديمي چون تو بودن ، موجب نشاط روح من مي شود . » يا« مدتي است كه از دوري تو ناراحتم وهميشه در فكر توهستم . اندوه دلم جز با نوشــتن نامه درمان نمي پذيرد . چند روزي بيشتر نيست كه از تو جدا شده ام اما دوري تو مرا مي آزارد .»
نمونه ي يك پايان : « حرف زياد است ومجال نامه محدود ؛ بهتر است كلام را كوتاه كنم و در انتظار فرصتي بمانم كه بتوانيم يك ديگر را ببينيم و مفصل صحبت كنيم . »يا «دوست دارم بيشتر بنويسم وبيشتر با تو درد دل كنم اما چه كنم كه قلم را ياراي اين همراهي وزمان را مجال اين قلم نيست . تو را به خدا مي سپارم .»
خود آزمايي درس بيست وهشتم ( خلاصه نويسي ) صفحه 149
1- الف ) مشورت با خردمندان در واقع شريك شدن در انديشه ي آن ها ست . يا هركه دركارهاي بزرگ با خردمندان مشورت كند درواقع شريك عقل آن ها مي شود .
ب ) زياد خواندن ، نشان دانشمندي نيست ، بلكه راه وروش صحيح دانستن مهم است . يا دانشمند واقعی کسی نيست که زياد کتاب خوانده و از همه بيشتر معلومات داشته باشد بلکه کسی است که در تحصيل علم و ادب با شيوه ای درست قدم بردارد و آن را صحيح به کار ببرد .
پ ) خرد سبب هدايت انسان مي شود و جاهلان خود را از اين نعمت بي بهره ساخته اند ./خرد چراغي راهنما در راه زندگي انسان است ، بي خردان ازاين چراغ بي بهره هستند .
2- تكليف شب دانش آموز است ، كه مي توانند از منابع زير كمك بگيرند :
1- هفت پيكر نظامي 2- داستان هاي دل انگيز ادبيات فارسي ؛ زهرا كيا ( خانلري ) 3- قصه هاي خوب براي بچه هاي خوب ؛
مهدي آذر يزدي ( داستان خيروشر )
هميشه شاد و سربلند باشيد
غلامرضا نجاري – ارديبهشت ماه 1387